• وبلاگ : فقاهت - پژوهش و اطلاع رساني در حوزه فقه و مباني آن
  • يادداشت : معرفي يك مقاله
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علي صالحي 

    باسلام وتشكر از زحمات گردانندگان اين بلاگ

    در اين مقاله مشخص نيست مراد نويسنده از "فلسفي کردن اصول " چيست؟اگرمنظور آن است که علم فلسفه را جايگزين علم اصول کنيم ويا روش اصولي را کنار گذارده با روش فلسفي اصولي جديد را تدويين کنيم ؛پرسش اين است که چه کسي چنين کرده ؟ ونيز کدام مکتب اصولي به اين ره رفته؟

    اما اگر مننظور آن است که در برخي مقدمات علم اصول يا به اصطلاح اصول موضوعه ي آن مباحثي از دست وروش فلسفي استفاده مي شود پرسش اين است که چاره چيست ؟ آيامباحث شناخت شناسي يا وجود شناسي را بايد با روش کلامي يا اصولي پي گرفت؟؟!!

    اين که مقدمات يک علم از موضاعات علم ديگري باشد چندان عجيب نيست . حتي تداخل علوم از قديم امر پذيرفته شده اي تلقي مي شده.به نظر مي رسد قدرجامعي که بين اين دوعلم مستقل که به قول نويسنده (هرکدام از يک ريشه است)به وجود آمده نه بخاطر بي دقتي وعلاقه به بزرگتر شدن علم باشد بلكه دقيقا به عکس ناشي از دقت عميق رجال اين علم ونيز جامعيت افق بلند ديد علمي ايشان است!

    به هر حال افراط هايي که دراين زمينه هويداست ونيز خلط بين مسايل وجودي واعتباري ـآنجنان که در مکتب آخوند رحمه الله واضح است ـ ومسايلي ازين قبيل قابل انکار نيست.هرجند ريشه اين اموررانيز مي توان در عدم تبحر کافي برخي اصوليين در علم فلسفه ومسايل آن دانست،آنگونه که از نقدهايي که نسل هاي بعد از آخوند بر مکتب وي گرفته اند مشخص است .

    امر در علم کلا م به مراتب ازاين آسان تر است.

    استاد گرامي با عرض سلام

    وبلاگ بنده به محضرشما معرفي مي گردد

    باتحرير قطع كفايه.

    التماس دعا-گودرزي

    مركز جامع علوم اسلامي